همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

Loser

احساس بازندگی میکنم!

در هر زمینه ای از زندگیم :)))

اما خب درونم احساس بدی ندارم...درونم اوکیه، پذیرفته همه چیزو.

ولی خب خیلی چیزای بیرونی، استاپ شدن...روابط و کار و حرفه ام اوکی نیستن به هیچ وجه!

خلاقیتم از کار افتاده، یه زمانی داشتم خوب پیش میرفتم ولی خیلی یهویی از رشته ام جدا افتادم و نمیدونم چرا اوکی نمیشه؟!

و دچار دوگانگی هایی توی رابطه ام هستم که اینم هیچ ایده ای براش ندارم؟!

خیلی خیلی نیاز دارم با یه نفر صحبت کنم ولی کسی هم نیست...

اصن نمیدونم میخواد چی بشه؟! /_(•_•)_\

نظرات 1 + ارسال نظر
Ali سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 06:40

میدونی ، 21 سالگی برای من تداعی کننده چه خاطره ای هستش ؟؟؟ سن دخترک سرزمین باران قلبم زمانی که برای همیشه از زندگیم رفت و تنهام گذاشت ... هیچ وقت نفهمیدم که آیا تو دنیای بعد از من ، اون هم دچار همه این تلاطم ها و بالا و پایین های احساسی بود یا نه مریم عزیز ... و باز هم تکرار میکنم ، بدون اینکه بدونم کی هستی و کجای این کره خاک زندگی میکنی ، دلم میخواد با همه وجود شنونده حرفهات باشم و اگه دلت خواست ، خواننده داستان پر فراز و نشیب زندگی من باشی ...

حتما :)
برام تعریف کن، توی کامنت خصوصی میتونی برام بنویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد