همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

فَوَقَعَ ما وَقَعَ

تکه‌ای از صحبت من و همکار مذهبیم:

همکارم-من یهو مذهبی شدم

من-عه چجوری؟

همکارم-چند سال پیش چهارم محرم بود، به خودم گفتم داری چه غلطی میکنی؟

من-جدی؟ منم با یه سوال مذهبو گذاشتم کنار

همکارم-چه سوالی؟

من-به خودم گفتم چرا هیچ غلطی نمیکنی؟


و اما سوال‌هایی که مسیر رو تغییر میدن! :)))

نظرات 1 + ارسال نظر
متین سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1402 ساعت 22:29 https://matinzandy.blogsky.com/

چقدر جالب

چه سوالاتی و چه تغییرات عجیبی

آره واقعاااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد