خب من ۲۵ ساله شدم =)
ربع قرن تجربه زندگی!
چه حسی دارم؟ حقیقتا خیلی حسی ندارم! حس بزرگ شدن دارم!
الان نیمی از دهه مهم ۲۰ تا ۳۰ سالگی رو پر کردم و خدا رو شکر راضیام...خوب پیش رفتم
امسال یه هدیه خیلی خاص برای خودم در نظر گرفتم...شاید اولین باره که دارم به خودم کادو میدم! سالای گذشته نهایتا میرفتم کافه برای خودم قهوه میگرفتم
اما امسال علیرغم اینکه فعلا شغل ثابتی ندارم، دل رو به دریا زدم و خواستم برای خودم هزینه کنم
اینگونه شد که وبسایت شخصیم رو آوردم بالا :)))
البته که این مرحله جزئی از مسیر پرسونال برندینگم بود و بالاخره باید انجام میشد ولی مناسبتیش کردم که تو خاطرم بمونه، اینجوری خیلی جذابتره ^_^
حالا دیگه هرچیزی که برای معرفی #مریحا لازمه، به صورت یکجا اینجاست:
انگار دوباره افتادم تو روند نزولی!
نمیدونم بگم امان از اردیبهشت یا وزنههای سنگینی که گاهی بلند میکنم و از پسشون برنمیام؟
مشخصا تعادل بهم خورده که اینجوری شدم! :')
اه چرا بیشتر تو روزای بد میام سوسک سیاه؟
الان که دارم مینویسم، تو اسنپم و بنده خدا پنچر کرده :/
درست مثل خودم که خیلی پنچرم...
حال گوهی پریود و درد بی سابقه!
بیکار و بعضا سردرگم!
میدونم که حال گوهم فقط و فقط از خستگی درد پریود و سختیهای روحی و جسمی دیر اومدنشه...انگار یه دور زایمان کردم :/
۵-۶ روزه که دوتا پیشی باهام توی طبقه بالا زندگی میکنن! بالاخره این تجربه پیش اومد، خیلی نایس و خوش انرژی هستن :))
چند روز دیگه هم ۲۵ ساله میشم و میرم برای پر کردن ۲۶
چقدم اینجا کم پیدا شدم!
خب خب ماشین درست شد...برم خونه یه دل سیر پیشیامو بغل کنم