همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•
همینه که هست...

همینه که هست...

نفس های عمیقِ یک مغزِ پوک •_•

رتبه ی دو!!!!

سلام دوس جونیا

خوبید؟!

من اومدم با یه خبر خوش دیگه!!

اونم رتبه ام!!

از عنوان پست معلومه...رتبه ی کنکورم دو شد!! ^_^

یکی از بهترین خبرای زندگیم بود...اولین واکنشم به این خبر گریه بود!!! T_T

فردا دارم میرم برای ثبت نام...!(ینی چند ساعت دیگه باید از خواب بیدار شم و بعد ورزش برم...!!!)

داشتم نوشته های قدیمیمو میخوندم...توی همشون جوری حرف زده بودم که انگار قراره هیچوقت این دوران نرسه!!

ولی بالاخره اومد!

شرمنده که من همچنان بی معرفتم...الان کلا درگیر کارای دانشگاه هستم!! ایشالا تا یه چند وقت دیگه برنامه ی زندگیم به روال عادی برمیگرده!

تصمیم به تغییر و تحول هم گرفتم...مخصوص محیط جدیدی که میخوام توش وارد شم!

متاسفانه باید حضور یه سری از اطرافیان رو تو زندگیم کمرنگ کنم...یکمی تاثیر مناسبی روم ندارن!!

خوشحالم که با اینکه میشد زودتر این اقدامو کنم ولی حداقل الان دارم اینکارو میکنم!!!

خوب دیگه من فعلا برم!

خدا جونم با وجود همه ی ناشکریام ازت ممنونم و میخوام منو ببخشی! :)

من هنوز خیلی بچه ام...خواهشا خیلی منو جدی نگیر! :/

شریعتی روزانه!!!! ^_^

سلام دوس جونیا

خوبید؟!

من اومدم با خبر خوووووش!!!! #^_^#

جواب کنکورم اومد...البته هنوز رتبه ها نیومده!!!

ولی معلوم شد چه دانشگاهی قبل شدم!!!

اولین اولویتمو قبول شدم!!!

دانشگاه شریعتی...اونم روزانه!!!

خیلی خوشحالم...خیالم راحت شد!!!

الان دوست دارم بدونم رتبه ام چی بوده!!! میگن تا چند وقت دیگه اونم میاد!!!

حیف که با گوشیم و نمیتونم استیکر بذارم...وگرنه قیافه ی الانمو با استیکر نشون میدادم!!!

سارا هم ولیعصر روزانه قبول شده...خیالم راحت شد!! هردومون تو یه شهریم و دیگه ازین به بعد چهارتایی با آبجیای محترم میخواییم تهرانو فتح کنیم!!!

خدایا شکرت! ^_^

من برم فعلا که سارا داره میاد پیشم! :)

باید این مشکلو درست کنم...

بابام امروز یه حرف خیلی خوب بهم زد...گفت:

افکارمون سوارمون شدن...دیگه ما سوارشون نیستیم!!

فک کنم بنیادی ترین مشکلم همین باشه...

باید سعی کنم بیشتر با مولانا آشنا بشم...!

حرفاش خیلی جای فکر داره!!! خیلی خیلی خیلی...!

امروز یه سری از آهنگای فیلم اوم شانتی اوم رو دوباره دانلود کردم و گوش دادم...یه آهنگش واقعا حس عجیبی داره!!! بهم خیلی کیف داد!

کار آموزیم بالاخره تموم شد...

الان زدم تو کار ورزش!! باید دوباره مثل قبلنم قوی بشم!!

ورزش توی رفتار و روحیه هم خیلی تاثیر داره!

یه شاگرد گیتار دارم در حال حاضر...امیدوارم مثل شاگردای قبلی اول کاری نترسه و نخواد جا بزنه!!! تا الان که خوب بوده!

خلاصه که افکارم سوارم شدن و من یکسره در حال مبارزه با این قضیه ام!!

اصن یه آدم دیگه ای شدم!!!

سلام دوس جونیا

خوبید؟!

من که خوبم خیلییییی خوب!

بالاخره کنکور تموم شد!!!

شدم یه آدم با حوصله با خواب کافی و لب همیشه خندون!!!

هنوزم باورش برام سخته که تموم شده!!!

از دیروزم کارآموزیم شروع شد!!

طی همین کارآموزی دست محترمو با شیشه بریدم!!!

قراره برای کارآموزی ویترای(نقاشی روی شیشه) و پوستر کار کنیم!!!

توی کارآموزی حسابی تحویلمون میگیرن و باهامون مهربونن! الانم که شدیم ارشدای مدرسه اصن رو ابراییم!

خخخخخ عین بچه های پنجم ابتدایی شدم!

اصن دلم میخواد برم اینور و اونور و کلی بخندم!

حتی دیگه به نتیجشم فکر نمیکنم!!!

ولی یه ذره کنکورش نسبت به سالای پیش، عجیب و متفاوت بود ولی به قول معلما اگه بخواد اینجوری باشه، برای همه اینجوریه و جای نگرانی نیست!

برای پست بعدیم اگه بتونم عکس یکی از کارای تصویر سازی خودم و دوستمو میذارم که هرچیزی توش یه معنی خاصی داره!(به شدت برای خودمون کار ارزشمندیه چون پر از چیزاییه که توی زندگیمون بوده!)

چند وقته یه اخلاق عالی پیدا کردم و اونم نترسیدن از ابراز علایقم و اینکه نگران باشم که ممکنه مورد تمسخر واقع بشمه...تازه فهمیدم که اگه همیشه آدم با اقتدار از علایقش صحبت کنه، حتی ممکنه مورد استقبالم قرار بگیره!

پنج سال پیش یا همین دیروز؟!

سلام دوس جونیا

خوبید؟!

من که نمیدونم الان خوشحالم یا نه!!

فردا کنکوره...هم خوشحالی از تموم شدنش هست و هم ناراحتی!!

خیلی چیزا تموم میشه!

یکیش یه قرارداده که از یک سال پیش با خودم بستمش!

چیز خاصی نبود...گوش دادن به آهنگی که برام خیلی ارزشمند بود....اونم برای هرروز تا روز کنکورم!

از کارای سبک مریمیسمی بود!!!

خب با وجود شرایط سنگین درسی و شرایط روحی واقعا انجام کارایی مثل این خیلیم عجیب نیست!

آهنگه رو بعدا خواهم گذاشت!

فک کنم روزی برسه که ازین آهنگ فقط یه خاطره ی محو یادم مونده  و میام تو وبلاگم  دانلودش میکنم و میگم یادش بخیر...واییییی خیلی غمگینه!

امروز اینقدر گوش دادن این آهنگ منو تحت تاثیر قرار داد که باهاش گریه ام گرفت...البته تا حالا خیلی باهاش گریه کردم!

جالب اینجاس که این آهنگ خیلی غمگین نیست ولی عجیب منو تحت تاثیر قرار میده!

حالا بگذریم ازین حرفا...

امروز همینه که هست پنج ساله شد!!!

واقعا حس میکنم همین دیروز بود که اینجارو ساختم و هیچی ازش بلد نبودم...!

فکرشم نمیکردم به روزی برسم که بخوام فرداش برم کنکور بدم!

خوشحالم که با وجود اینکه فردا کنکور دارم اما هنوزم به اینجا وفادار موندم و اومدم تا این روزو یادآوری کنم!!!

سوسک سیاه همیشه باش!

اینجا خونه ی امید منه...!!!!

فعلا برم...بای بای! ^_^

وای وای

سلام دوس جونیا

خوبید؟!

از صبح که پا شدم دارم به حسی که هفته ی دیگه تو همین روز دارم فکر میکنم!!!

نمیتونم هیچ حدسی در موردش بزنم!!!

خب حسیه که تا حالا تو زندگیم نداشتمش!!

هم ذوق دارم و هم اینکه نگرانم که اون چیزی که فکر میکنم نباشه!

میخوام یه رژیم سه روزه بگیرم!!!

آبجیم مخالفه و میگه بذارم برای بعد کنکور!!!

امروزم یه ذره سر پافشاریم سر این قضیه دعوام کرد!

ولی من میدونم که اذیت نمیشم!!

خلاصه که ناراحتش کردم...ولی نمیخواستم اینجوری شه!

خدایا این یه هفته هم زودتر به خیر و خوشی بگذره!!!

واییییی پنجشنبه ی هفته ی دیگه همینه که هست پنج ساله میشه!!!!

حتما میام و پست میذارم!

تحلیل انرژی...!

بعضی وقتا تفاوت رفتارا رو میبینم حالم خیلی گرفته میشه....

شاید خیلی وقتا با همون آدما که میبینم باهاشون بد رفتار میشه ولی با اون شخص بد اخلاق خوب رفتار میکنن، خیلی بهتر رفتار کردم اما به قدری بد بهم جواب داده شده که حتی تا چند ساعت بعدش نمیتونستم از زور گرفتگی حال حرف بزنم!!!

الان دچار همون حسم...به قدری دلم گرفته که اگه الان تنها بودم میشستم گریه میکردم....!!

فک کنم لازمه که از تلاشم برای خوب بودن با بعضیا و تلاش کردن برای خوشحال و راضی بودنشون دست بردارم...

اینجوری فقط خودم اذیت میشم!!!

وقتی کسی نخواد یه ذره برام ارزش قائل باشه شاید مسخره باشه که من خودمو واسش به آب و آتیش بزنم و همیشه حرمتارو حفظ کنم...

هعییییی روزگار غریب!!! :/

ساکن طبقه ی وسط-مریمیسم!

امروز فیلم ساکن طبقه ی متوسط رو دیدم!!!

فوق العاده بود...!

هیچ کلمه ای برای وصفش ندارم!!!

نمیدونم هر کسی که بیینه هم خوشش میاد یا نه ولی برای من خیلی معنی دار و آموزنده بود!!!

شهاب حسینی یه اسطورس!!(یاد اولین اسطوره ی زندگیم افتادم...هرکول!!!)

حالم خوبه...!

دیروز تولد دوستم بود و جشنی که گرفته بود پر از صمیمیت بود!!

شاید یه سری از آدما هم اونجا بودن که خیلی بهم بدی کردن ولی با این حال حتی با اونا هم صمیمی بودم!!

چند روز پیشم چهار کله پوک رفتیم استخر!!!(من و سارا و آبجیامون!!)

اینقدر تو سر و کله ی هم زدیم که همین مونده بود اون مجموعه رو سرمون خراب شه!!!

کنکور هم سلام میرسونه...!

یکی دو روز پیش درصدی که واسه درسای تخصصیم زدم خیلی عدد افسانه ای ای بود!!!!

هنوزم دارن بهم میخندن!!!

یه روز بعد از تولد پنج سالگی همینه که هست...!(کنکور :/)

نمیدونم چرا اینجا که میخوام بنویسم مثل جاهای دیگه نمینویسم!!!

ینی جاهای دیگه خیلی نوع نوشتنم خنده داره!!

ولی اینجا مودب و جدی میشم!

مثلا اینجا روم نمیشه درصدی که واسه آزمون زدمو بگم!!

یا مثلا روم نمیشه بگم چند وقته هر پسر محترمی که میخواد بیاد باهام دوست بشه رو چجوری سرکار میذارم و دست به سر میکنم که بره!!!

یا خیلی چیزای دیگه...

شاید با خود آینده ام که میخواد بیاد اینجارو بخونه رو دربایستی دارم!!!

شاید میخوام گولش بزنم و وانمود کنم که خیلی دختر خوبی بودم!!

کمی از کره فاصله گرفتم...هنوزم همه چیزشونو دوست دارم ولی مثل قبلا یکسره تو حسرتشون نیستم!!!

شاید از نشونه های بزرگ شدنه...!

دارم واقع بین میشم!!!

حدودا نزدیک یک سال شده بود که کلا سبک نگاهم شده بود سورئالیسم!!!

توی خیالاتم زندگی میکردم...حتی همه از نگاهام تعجب میکردن!!!

شاید نیم ساعت به دیوار زل زده بودم و داشتم درس گوش میدادم ولی هندزفری تو گوشم بود و کلا رو هوا بودم!!!

هنوزم تو خیالاتم هستم ولی توی واقعیتم هستم!!!

نمیدونم اسمی برای این سبک هست یا نه!!!

توی اون تاریخ هنری که خوندم...ترکیب واقع گرایی و سورئالیسم!!!

شاید بتونه رمانتی سیسم بشه!!

البته فکر نکنم...نمیدونم والا!!!!

چقد مدل حرف زدن کسی که داره واسه کنکور میخونه رو مخه!!

هر چی میشه به درس ختم میشه!!

اصن سبک مریمیسم!!!

این سبک میشه وقتی که شادم واقع گرا میشم!!

وقتی که غمگینم سورئالیسم میشم که شاید بتونم خودمو برسونم به واقع گرایی!!!

کم کم دارم میشم مریم واقعی!!!

یکم دیگه حرف بزنم سر از ماسکای چوبی اقوام بدوی و این چیزا سر در میارم!!!

یا مثلا نقاشی شنی سرخ پوستا!!!!

به قول یگی از اون افراد کره ای:واااااااه!

ولی بازم خوبه که حالم خوب باشه...!

فعلا برم!!!

خسته ی خسته!

سلام دوس جونیای گل

واییییییی خدا بالاخره خودمو راحت کردم!!!

فک کنم دیگه خیلی بیام اینجا....!

تلگراممو پاک کردم...به امید اینکه شاید ازین به بعد زندگیم آدمیزادی تر شه!!

دیگه واقعا حس یه مصرف کننده ی بی مصرفو داشتم!!

ولی امیدوارم این بی مصرف بودنم مربوط به همین تلگرام بوده باشه و ازین به بعد درست بشم!!

راستش حالم خوب نیست...

بی انگیزگی داره بیداد میکنه!!

هر چی سعی در تحول داشتم بی نتیجه بود!!

ولی یه کار مفیدی که کردم یه ذره شروع کردم به درس خوندن برای کنکور!!

کارنامم گرفتم...معدل امسالم شد 19/70 و معدل دیپلمم 19/65

البته هنوز نمره ی کارآموزیم واردش نشده...کارآموزیم شهریوره...!

امروزم آزمون قلم چی بود! از فردا هم کلاس کنکوره...

خلاصه که دارن پوستمونو میکنن!! من امیدوارم فایده داشته باشه!

اعصابم خیلی ضعیف شده...اصلا افتضاح!!

هرچند در حال حاضر اطرافیانم خیلی اعصاب ندارن...!

در کل فعلا زندگی خیلی بر وفق مراد نیست!!

ببینیم ازین به بعد میخواد چی بشه!!

البته امروز بعد از آزمون، بعد یه ماه روزه داری و خونه نشینی یکم حال و هوامون عوض شد...

وایییی راستی عید فطر مبارک!!

بله خودم میدونم بی معرفتم و اصلا نمیام اینجا ...همش دارم حتی مناسبتا رو هم بعد از کلی وقت تبریک میگم!!

ولی واقعا حال روحیم خوب نیست!

یه جمله رو خودم گفتم که واقعا برای خودم خیلی معنی داره!! :D

خدایی نامردید این جمله رو بخونید و بیایید مسخره ام کنید ولی حال الانمه!!

قال مریم:

"من حالم خوبه فقط مثل قبلا حال ندارم هسته ی زردآلو رو بشکنم!!"

بعله اینجوریاس...!

حتما سعی میکنم خیلی بیام اینجا!!!!

فعلا بای بای!

خوبم...!

سلام دوس جونیا

خوبید؟! چه خبر؟!

خخخ چه خبر از امتحانا؟!

من در حال حاضر خوبم خدا روشکر!!!

ینی شروع کردم به متحول شدن...

حس میکنم خیلی خوبه!!

مثلا نمیخوام آدم متوقعی باشم...یا صبرمو بیشتر کنم!!

اعتیاد به نتو کم کنم! به سلامتیم بیشتر توجه کنم!!

و با یه سری از آدما تا اونجایی که میشه کمتر حرف بزنم!!

این آخریه رو اگه بهش پایبند باشم حس میکنم خیلی حالم خوب بشه!!!

اصن باید مثبت اندیش باشم!!

آخی هروقت میگم مثبت اندیشی یاد وبلاگ نونوچه میفتم!! چقد دلم براش تنگید!! (داداشی بهزاد چه خبر ازش؟!)

دلم واسه خیلی از دوستای وبلاگیم تنگ شده که متاسفانه وبلاگاشونو تعطیل کردن و ازشون خبر ندارم!!!

اینا همش توطئه ی تلگرامه!!

البته من خودمم به تلگرام معتاد هستم و واقعا ازش دل خوشی ندارم!!

فعلا  برم!!.

آنیووووو(این خداحافظی کره ایه!)

(هیچوقت طرفدار کره نباشید!!!)